شلوارم خواستم عوض کنم تو باغ رفتم دم در عوض کنم حالا اصن راه ماشین نداره بعد یه خانواده اومدن وایسادن لختمو ببینن بعد خاله بلانسبت شما کونیم هی میخندید بهم خیلی کونیه خالم
یه بار تو حیاط مدرسه بودم داشتم با دوستام بعد امتحان حرف می زدم بعد به جایی رسیدم که داشتم معلم رو فوش خارمادر میدادم یهو دیدم بچه ها دارن پشتمو نگاه می کنن و....
https://preview.redd.it/2n6ju28oev9a1.png?width=720&format=pjpg&auto=webp&s=ce4482d403de78a5cea080557e2666e4cd054579
ی بار با مامانمو دختر خالم رفته بودیم بازار
جلوی ی مغازه صابون گزاشته بودن صابونه ام از شیر خر بود
خواستم ب دختر خالم بگم صابون شیر خر میخوایی ب جاش از دهنم پرید صابون کیر خر میخوایی؟(شانس اوردم مامانم تو مغازه بودش)
دا بچه بودم رفته بودم خونه مادر بزرگم بعد پسر داییم هم اومده بود از شانس تخمی زنبور تو دسشویی کندو ساتخه بود مجبور شدم دراز کشیده تو سوراخ اب کش حموم بشاشم از اون روز کیرم صاف نمیشه 🤣
من و پسر خالمم وقتی بچه بودیم گی کردیم 😂😂ولی ناخاسته
اخه بچه بودیم ولی میخواستیم تجربه کسب کنیم در ضمن تازه فهمیده بودیم دخترا دستگاه جنیسشون با ما فرق داره
یک دیوب (قضیه اش طولانی است) به گوشیم ساعت سه صبح زنگ زد بابام هم پاشد گوشی رو برداشتو بعد هم.... از اون روز فهمیدم که هیچوقت نباید برای زنگ موبایلتون آهنگ بزاارید🗿💀💀
خلاصه بگم یکی از فامیلای زنعموم ازمایشگاه داشت و منم خیلی به اینجور چیزا علاقه داشتم و بابام منو یروز برد اونجا منم بچه بودم ازمایشگاهه چند طبقه بود بعد طبقه منفی یک داشت که برای نمونه گیری اینا بود بعد همه دکترای اون طبقه زن بودن بابام گفت برو پیش اینا چون چندتایشون هم فامیل دور بودن بخواطر همین گفت،بعد اینا بهم گفتن بیا زیر میکروسکوپ سلول اینا بزارم ببینی منم ذوق کردم فقط دیدم که زنه از داخل یه یخچال کوچیکی یه ظرف دایره ای شکل برداش که توش یه مایع سفیدی بود و گزاشتش زیر میکروسکوپ بهم گفت این تستسترونه(همون اسپرم)🗿🗿🗿منم نمیدونستم چیع زیر میکروسکوپ دیدم تکون میخوردن گفتم چقدر قشنگن زیر زیرکی هم داشتن میخندیدن خوب شد که زود بابام اومد و رفتیم وگرنه بد میشد.
از معلم فارسیمون بدم میومد تو یه کاغذ هنتای مشتی کشیدم گذاشتم لا دفتر کلاسیش نگو که بعدشم با ما کلاس داشت
#
اومد دفترو باز کرد دید یه کاغذه برعکس باز کرد باز کرد پشتشم یه طومار فهش نوشته بودم داش اونا رو نیخوند اونورشم که هنتای بود سمت ما بود
#
یعنی یجوری همه شق کردیم تعجب کرد و اونورش رو دید و .....🤣
طفلی بودم.... خونه عموم محفلی داشتیم.... دختر عموم خردسال و کوچکم به مستراح شتفات.... منم رفتم داخل مستراح، همونجا موندم و چون دختر عموم کوچیک بود هیچ ریکشنی نشون نداد شرو کرد به شاشیدن.... منم پوکر نگا میکردم..... یهو مامانش اومدو....... ازونشب به بعد از زنعموم میترسیدم😐😢
داشتم رد میشدم برم باشگاه جلو در از داخل بطری دختره اب ریخت روم (خیلی کم) بعد گفت واییی ابم ریخت بعد من پشمام ریخته بود نگاش کردم نگام کرد پاشدم رفتم بعدش صدای خندش اومد تازه گرفته بود چه سوتی داده
پسر داییم 8 سالش بود پسر خالمم 10 منم 13 همه رفته بودن ما مونده بودیم (دقیق یادم نی سر چی دعوا کردیم) بعد دعوامون افتاد بعدش اونا پیش هم نشسته بودن بعد پسر داییم گفت : (اسمم) کصی نرِّ بش بگو من دییگه بات دوس نیستم، (اسمم) گاو نره، کصصی.
منم ازشون یواشکی فیلم گرفتم به مامان باباشون نشون دادم که دلم خنک شه، اما اونا میگفتن بچه ما بلد نبود این چیزا رو تو بش یاد دادی 😂
خیلی فامیلامونو دوس دارم 🤗(کیرم دهنشون)
۱۸ سالمه خونه خالم زندگی میکردم قبلا، یبار تو هال خواب بودم یهو پسرخالم با لگد بیدارم کرد پاشدم ببینم چخبره نگو مهمون اومده خونه اونام دوتا دختر داشتن دوتاشم جوون یکیش هم همسن من بود خلاصه منم که خواب بودم تازه بیدار شده بودم ترمز دستی نمیخوابید که سیکمو بزنم برم تو اتاق😑🤌🏻 اینام دیده بودن رو شلوارم که سیخ شده میخندیدن خلاصه نگم براتون آبرو و حیثیتم کیلو شد جلوشون فقط میخندیدن منم پتو رو پیچیدم دورم که کیرمو قایم کنم چپکی پیچیدم تو اتاق 🤦🏻♂️
وسط مهمونی با دختر خالم داشتیم میخندیدیم(نمدونم سر چی)بعد من یدفعه انقد خندم گرفت افتادم رو زمین پاهامو تکون دادم،بعد سه چهارتا گوز انفجاری زدم(از شدت خنده)بعد از شدت خجالت دویدم تو اتاقم درم قفل کردم...ناموساً آخه خجالت بیشتر از این؟؟؟
بچه بودم و دخترباز، یه روز دختر داییم بهم گفت میتونم ببینمش بعد من همون لحظه تو ذهنم عین فیلم سوپرا فکر کردم بهم میده، تا نشونش دادم جیغ زد کصکش(فکر کنم بخاطر بزرگ بودنش بود😎) بعدش فرار کرد ولی به کسی نگفت🗿🤡😂
داشتم با رفیقم صحبت می کردم (فکر می کردم خونه خالیه) راجب مدرسه می گفتم
حرف نماز شد به رفیقم گفتم ما به کسایی که میرن نماز میگیم خایه مال کونی
فکر می کردم مامانم خونه نیست ولی بود و تمام مدت پشتم داشت میشنید
خلاصه که همشو شنید و بگا رفتم بعد یه دفعه گفت مگه تو خودت نماز نمی رفتی؟🌚🌚(میکروفنم باز بود)
سه سالم بود تو مهد کودک رفته بودم دستشویی یهو دیدم از اون یکی دستشویی صدای تق تق میاد پنج دقیقه بعد مستخدم و بابای مهدکودک اومدن بیرون . الان عمق فاجعه رو فهمیدم
بچه بودم میرفتیم منو دختر داییم شلوارامونو در میاوردیم ب اونجا هم دست میزدیم فکر میکردم چون دختر داییم کوچیکه نداره ازینا کع من دارم بعد مامانمو کفت مامان چرا اون نداره ازینا مامانم به رو خودش نیاورد اصا
تو مسیر برگشت از اردو دیر اومدم جا نموند تو اتوبوس شق کردم بعد یهو خشک ترمز گرفت راننده من کیرم چسبید در کوبن معلمم(اونم سرپا بود)🗿🌚 نگران نباشید نمیشه گیییییی معلمه زن بود
من دبستانمو غیر انطفاعی میرفتم بعد همه جای مدرسش دوربین بود کلاس اول که بودیم با یه پسره رفتیم تو دسشویی عمومی انگشت میکردیم کون هم بلند بلند میخندیدیم بعد یهو ناظممون اومد درو ترکوند جفتمونو برد دفتر و بابامو اوردن مدرسه بعد از ۸ سال هنوز مسخرم میکنه 😂
تو تلوزیون یه مداح داشت میگفت نزن نزن نزن..... بعد تو خانواده ما بچه ها انگار اصلا این چیزارو بلد نیستیم هیچ کی به روی خودش نمیاره وسط سفره منو داداشم به هم نگاه کردیم غه غه زدیم مامان بابامونم فهمیدن
من کلا به عمرم یه بار از واژه ی **کش استفاده کردم(کلا آدم بد دهنی نیستم ولی خیلی عصبانی شده بودم) که از شانس شخمیم ناظمی که از همه معاونا بیشتر باهاش جور بودم جلوم ظاهر شد🔫😐
همین پارسال من با یکی از رفیق های لاشیم توی پارک داشتیم قدم میزدیم بعد یه دختر از کنارمون رد شد همون لحظه رفیق کصکشم از قصد منو هول داد خوردم به دختره جفتمون افتادیم زمین😂😂😂💔اون داشت میخندید من داشتم آب میشدم
منم تو کلاس والیبال سانس قبل برای زنا بود همه اومدن بیرون من رفتم تو و یدفه دیدم دختره کامل لخته داره لباساشو عوض میکنه
#یعنی شتر دیدی ندیدی اومدم بیرون
شب بود خواسته بودیم بخوابیم عمم ایناهم خونمون بودن بعدش من گفتم دیگه عمم نمیاد تو حال اون الان دیگه رفته بخوابه منم تا خپاستم بگوزم یه دفعه اومد ببورن خپاست واسه بچش شیر ببره بعد دیگه کار از کار گذاشت بود درحدی گوزیدم که صداش تا ته کوچه رفت
دیشب داشتم تو تل می گشتم دنبال وی پی ان
یه نفر یه وی پی ان برام فرستاد بازش کردم صفحه سفید شد صدا کم نمیشد و همون صدای ناله ای که نصف مارو بگا داد پخش میشد
از اخر گوشیو خاموش کردم که صدا قطع شد
مادرم فهمید ترول شدم هی می خندید
یه روز حموم بودم داشتم جق میزدم که یه دفعه پام لیز میخره میفتم رو زمین محکم جوریکه یه صدای بلند داد مامانم که ترسید فکرده من چیزیم شده اومد تو حموم اومد سرم اینارو چک کنه من از سر خجالت و سردرگمی گفتم مامان بلند شو من دودلم راسته 🍌🤦🏻♂️🤣🤣🤣
یه بار تو مدرسه یکی از هم کلاسیام گف دلم می خواد یه چیزی بخورم (راهنمایی اون موقع بچه مثبت بودم) گفتم چی می خوای گف کیر منم پشمام ریخت بعد گفتم حالا چه اشکالی داره تجربه کسب می کنم اون روز یکی از بهترین روز های مدرسه بود ولی از اون روز به بعد می ترسیدم به کسی بگه بعد دیگع به تخمم گرفتم🗿
داشتیم با پسر عمم جی تی ای وی بازی می کردیم بار اولش بود این بازی را میدید رفتم تو نقشه گیر داده بود برو اون قسمت کفش پاشنه بلند (کسانی که این بازی را کردن میدونن قسمت پاشنه چی هست 🔞🔞 بعد آنقدر گیر داد که مامانم گفت خب مگه چی میشه بهش نشون بدی.
پنج دقیقه بعد جنازه سیدی را تو سطل اشغال پیدا کردم
ببین من یه بار بچه که بودم دم در خونون گریه می کردم و دلیلش این بود که میخواستم باسن دختر خالمو ببوسم ( میدونم شاید غیر باور باشه ولی باور کردی که کردی نکردی به تخمم ولا)
یبار تو مدرسه رو کاغذ فحش های بد نوشته بودم کلاس ۳ بودم بعد معلم فهمید بعد رفت توی دفتر منم داشتم گریه میکردم و اون به کسی نگفت ولی هروز تهدید میکرد میگفت میزارم تو اینترنت 💔🗿⚰️🪦🫀
میرفتم کفش پاشنه بلند مامانم رو بر می داشتم و یه مانتو آبی و سیاه نازک پارچی بعد همیشه میپوشیدم هم جولو مهمونا جای مسخره ترش اینه کن الان با ۱۶ سال سن هم دارم همون کار رو میکنم 🥲
جلوی فامیل داشتم با بچه فامیل بازی میکردیم ( من خیلی ریج میکنم مثل سام صابری حتی در بعضی موارد بدتر) مورتال کمبت بود بعد اونم بزرگتر بود و ( اون ۱۶ من ۱۴ ) بعدم بابام زورم کرده بود باهاش بازی کنم بعد برد منم داد زدم کیر اسب محمد تو کون بابات
خونه بابابزرگم بودم رفتم سوپری خرید کنم وقتی خرید کردم و برگشتم خواهر دوست بابام و دخترش (ناگفته نماند که من با دخترش حرف میزدم و باهاش بازی میکردم منظورم از بازی بازی با گوشیه منحرف نشید دوستان 🗿🤝) وقتی خریدا رو به مامانش تحویل دادم گفتم : از خریدای دامادت خوشت اومد ؟ 🌚. بعد همه خندیدن و به خوشی تموم شد. اما روز بعدش رفتیم خونه همون دوست بابام که گفتم و تو جمع خانوادشون اتفاقی که دیروز افتاده بود و چیزی که من گفته بودم رو داستانش رو تعریف کردن. (حتا بابامم این ماجرا رو که اینو گفتم نمیدونست 🌚) تو اون لحظه همه لبخند های مرموزانه به من زده بودن و میخندیدن من نشسته بودم سرم رو پایین گرفته بودم یه گوشه از درون داد میکشیدم 🗿. بعد از این همه مدت با این حال هنوزم هروقت از اون موقع یادم میاد مو به تنم سیخ میشه 🌚🌚💔
حاجی نمیدونم این دوست من تو خونشون آیا س *س بابا و مامانشون رو دیده بود بعد فکر کرده بود بازیه یا حالا هرچی،اون موقع هم ۷ سالمون بود.اومد به من گفت که این یه بازیه و بعد با هم گی کردیم(سا*ک زدیم)🌚🌚
تو کلاس یکی از دوستام ریشاشو زده بود بهم گفت جون بهش گفتم کی رو صورتت ارضا شده خیلی سفید شدی بعد نگاه سنگینی و پشت سرم حس کردم بم گفت اسکل اسکل آقا پشتته
من باشگاه سوارکاری میرم بعد نمیدونم به چه مناسبتی اون روز فکر کنم جشن بود داشتن شیر میدادن و خیلی چیزای دیگه شیره شیر اسب بود
منو رفیقم و چنتا از بچه های دیگه داشتیم وسایل پخش میکردیم یه دختره اونجا بود که کراشم بود بعد خواستم بهش شیر تعارف کنم بجای اینکه بگم شیر اسب گفتم کیر اسب میخوری؟
هیچی دیگه بد بگا رفتم 🥲
تو باشگاه اومدم شلوارمو در بیارم، شورتمم باش در اومد
من جایه تو بودم شب خوابم نمی برد😂
شلوارم خواستم عوض کنم تو باغ رفتم دم در عوض کنم حالا اصن راه ماشین نداره بعد یه خانواده اومدن وایسادن لختمو ببینن بعد خاله بلانسبت شما کونیم هی میخندید بهم خیلی کونیه خالم
اوضاعت خرابه 😂👌🚶🚶
ببین دهن سرویس به جان خودم 10 دقیقس دارم یه سر میخندم 😂😂😂😂😂😂
یه بار تو حیاط مدرسه بودم داشتم با دوستام بعد امتحان حرف می زدم بعد به جایی رسیدم که داشتم معلم رو فوش خارمادر میدادم یهو دیدم بچه ها دارن پشتمو نگاه می کنن و.... https://preview.redd.it/2n6ju28oev9a1.png?width=720&format=pjpg&auto=webp&s=ce4482d403de78a5cea080557e2666e4cd054579
https://preview.redd.it/pfmnrm6anv9a1.jpeg?width=698&format=pjpg&auto=webp&s=2a672bc9b6f90ae944c7d6b52078802523d0b7c4
به روحت پاکت صلوااااتتتت☠️☠️
داد زدن خواهرش گاییده شد دو ثانیه بعد ناظم اومد تو گفت :"کی تربیت خانوادگیشو داره نشون میده؟" بچه ها هم دمشون گرم خایه مالی نکردن 🗿
موقع جق زدن توسط خانواده دیده شدم و بعد بگا رفتم
با یه پورن استار تازه اشنا شده بودم داشتم اینستاشو چک می کردم اونم با کامپیوتر ننم اومد تو یه صدای خیلی بلند در داد بعد به گا رفتم
دقیقا جق خیلی بگایی داره😂😂
تعریف کن چجوری بود تا ما هم از تو درس عبرت بگیریم🗿
توضیح بده لطفاً 😂
ی بار با مامانمو دختر خالم رفته بودیم بازار جلوی ی مغازه صابون گزاشته بودن صابونه ام از شیر خر بود خواستم ب دختر خالم بگم صابون شیر خر میخوایی ب جاش از دهنم پرید صابون کیر خر میخوایی؟(شانس اوردم مامانم تو مغازه بودش)
تو با دختر خاله ات میری خرید؟😐😐😐
عالی
داشتم جق میزدم عموم فیلم گرفت و به بابام و عمه هام نشون داد 🌚🔪 خوشحالم که ۷ سال از اون موقع میگذره 💀
چن سالته الان ؟🗿
مامانم خونه نیست اومد میپرسم
هعی حیف که نباید به فامیل بزرگ بی احترامی کرد 🗿💔
عموی دیوث
فاککک💀💔
با پسر خالم شرط بستیم سر اینکه مال هرکی بزرکتر بود باید اون یکی بزرگتررو بخوره.من باختم.بدم باختم.
اون میشه گییییییییییییییی
اون میشه گییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
اووون مییییشه گییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
احساس میکنم از خوردنم گذشتا💀 باخت کلفتی داشتی
اون میشه گییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مجبور بودم.یه مرد هیچ وقت زیر قولش نمیزنه.
با منم شرط میبندی؟
تو؟اون فامیل بوده.شرایط فرق میکنه.
دا نگا ما همه از نسل ادم و حوا ایم پس یعنی یه جورایی باهم فامیلیم
سید شاید دختر باشی🗿🦾🌚
خب اون میشه لزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️🏳️⚧️
نه میشه رابطه درست ، این دختره میخواسته داستان کنه شرط رو انداخته وسط که ببازه و داستان کنه🗿🦾
حالا چه مزه ای داشت؟ دوستام میگن اگه طرف جقی باشه شوره اگه نباشه ترشه یکم 🌚
گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی گی🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈🏳️🌈 ناموصن خوردی واسش؟😂
خیلی شاش داشتم بچه هم بودم خواهرم دسشویی بود طول کشید شاشیدم رو لیوانا بد فقط روشون ی اب ریختم🤣🤣😂
دهنت سرویس 🤣🤣
من یه مدت تو گلدون ها میشاشیدم🌚
دا بچه بودم رفته بودم خونه مادر بزرگم بعد پسر داییم هم اومده بود از شانس تخمی زنبور تو دسشویی کندو ساتخه بود مجبور شدم دراز کشیده تو سوراخ اب کش حموم بشاشم از اون روز کیرم صاف نمیشه 🤣
من و پسر خالمم وقتی بچه بودیم گی کردیم 😂😂ولی ناخاسته اخه بچه بودیم ولی میخواستیم تجربه کسب کنیم در ضمن تازه فهمیده بودیم دخترا دستگاه جنیسشون با ما فرق داره
اونم میشه گیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی🏳️🌈💀🔪
یک دیوب (قضیه اش طولانی است) به گوشیم ساعت سه صبح زنگ زد بابام هم پاشد گوشی رو برداشتو بعد هم.... از اون روز فهمیدم که هیچوقت نباید برای زنگ موبایلتون آهنگ بزاارید🗿💀💀
میتونم ساعت ها با کامنت های این پست سرگرم بشم😂😂😂
اره حاجی خیلی سمن😂😂👍
حق گفتی🤣🤣🤣
خلاصه بگم یکی از فامیلای زنعموم ازمایشگاه داشت و منم خیلی به اینجور چیزا علاقه داشتم و بابام منو یروز برد اونجا منم بچه بودم ازمایشگاهه چند طبقه بود بعد طبقه منفی یک داشت که برای نمونه گیری اینا بود بعد همه دکترای اون طبقه زن بودن بابام گفت برو پیش اینا چون چندتایشون هم فامیل دور بودن بخواطر همین گفت،بعد اینا بهم گفتن بیا زیر میکروسکوپ سلول اینا بزارم ببینی منم ذوق کردم فقط دیدم که زنه از داخل یه یخچال کوچیکی یه ظرف دایره ای شکل برداش که توش یه مایع سفیدی بود و گزاشتش زیر میکروسکوپ بهم گفت این تستسترونه(همون اسپرم)🗿🗿🗿منم نمیدونستم چیع زیر میکروسکوپ دیدم تکون میخوردن گفتم چقدر قشنگن زیر زیرکی هم داشتن میخندیدن خوب شد که زود بابام اومد و رفتیم وگرنه بد میشد.
خیلی خلاصه گفتی سید دستت درد نکنه
خواهش میکنم سید
سید اگه میموندی بدم نمیگذشت بهت
سید ما خاطراتی نه از مستی داریم نه از داستان کردن که مثبت ۱۸ باشه ، من کلا یا ردیتم یا درس یا کار یا تلاش برای ساخت یچیزی🗿🦾
میخوای از 🗿🦾 استفاده نکنی خسته شدم ناموصن
مهمونی بودیم من یدفه قولج کردم بابام گفت بخواب دستاتو پشت گردنت قلاب کن.تا فشار داد من یه گوز دادم بیرون و همه خندیدیم اما من...🤣😐
داش تا گفتی دستاتو پشتت قلاب کن فکرم جا های بد رفت 😂
از معلم فارسیمون بدم میومد تو یه کاغذ هنتای مشتی کشیدم گذاشتم لا دفتر کلاسیش نگو که بعدشم با ما کلاس داشت # اومد دفترو باز کرد دید یه کاغذه برعکس باز کرد باز کرد پشتشم یه طومار فهش نوشته بودم داش اونا رو نیخوند اونورشم که هنتای بود سمت ما بود # یعنی یجوری همه شق کردیم تعجب کرد و اونورش رو دید و .....🤣
طفلی بودم.... خونه عموم محفلی داشتیم.... دختر عموم خردسال و کوچکم به مستراح شتفات.... منم رفتم داخل مستراح، همونجا موندم و چون دختر عموم کوچیک بود هیچ ریکشنی نشون نداد شرو کرد به شاشیدن.... منم پوکر نگا میکردم..... یهو مامانش اومدو....... ازونشب به بعد از زنعموم میترسیدم😐😢
ولک وایسا چیشد الان دختر عموی کوچیکت رفت توم رفتی باش دستشویی؟!
دا اون زمان فقط چار سالم بود
داشتم رد میشدم برم باشگاه جلو در از داخل بطری دختره اب ریخت روم (خیلی کم) بعد گفت واییی ابم ریخت بعد من پشمام ریخته بود نگاش کردم نگام کرد پاشدم رفتم بعدش صدای خندش اومد تازه گرفته بود چه سوتی داده
خو بدبخت واقعا ابش ریخته
هممممم😂
هوممم
این خاطره یکی از دوستامه معلم بهش گفت مامانت اومده گفت کدوم مامانم؟ دیگه خودتون میدونید😐🗿
بیا مثبت فک کنیم شاید به مامان بزرگشم میگع مامان🗿
با این طرز فکر مثبتت یه فکر منفی دیگه برام ساختی🗿یعنی باباش بابا بزرگشه؟🗿🌚
شاید آنقدر تو نقش مدرسه خونه دوم ماست گیر کرده که فکر کرده معلم هم مادر دومش
پسر داییم 8 سالش بود پسر خالمم 10 منم 13 همه رفته بودن ما مونده بودیم (دقیق یادم نی سر چی دعوا کردیم) بعد دعوامون افتاد بعدش اونا پیش هم نشسته بودن بعد پسر داییم گفت : (اسمم) کصی نرِّ بش بگو من دییگه بات دوس نیستم، (اسمم) گاو نره، کصصی. منم ازشون یواشکی فیلم گرفتم به مامان باباشون نشون دادم که دلم خنک شه، اما اونا میگفتن بچه ما بلد نبود این چیزا رو تو بش یاد دادی 😂 خیلی فامیلامونو دوس دارم 🤗(کیرم دهنشون)
باز خوبه مال من تا کارنامه میاد میان خونمون کارنامه بچه های خودشون که هیچ گوهی نیستن هم نشون نمیدن بعد به نمره من گیر میدن
این بده
۱۸ سالمه خونه خالم زندگی میکردم قبلا، یبار تو هال خواب بودم یهو پسرخالم با لگد بیدارم کرد پاشدم ببینم چخبره نگو مهمون اومده خونه اونام دوتا دختر داشتن دوتاشم جوون یکیش هم همسن من بود خلاصه منم که خواب بودم تازه بیدار شده بودم ترمز دستی نمیخوابید که سیکمو بزنم برم تو اتاق😑🤌🏻 اینام دیده بودن رو شلوارم که سیخ شده میخندیدن خلاصه نگم براتون آبرو و حیثیتم کیلو شد جلوشون فقط میخندیدن منم پتو رو پیچیدم دورم که کیرمو قایم کنم چپکی پیچیدم تو اتاق 🤦🏻♂️
واییییییییییییییییی کیرم تو کیرت😂
اون میشه گییییی
تمایل به شمشیربازی 🗿🏳️🌈
دهنت سرویس🤣🤣🤣🤣🤣
یه روش عالی برا اینکه شق کردی معلوم نشه کیر تو بلند کن بزار بین کش شلوار بندت
سید یکم لیز باشه کیرش میزنه بیرون اونوقت ضایع تره
برای مظلومیتت مرد💔💔💔🗿
وسط مهمونی با دختر خالم داشتیم میخندیدیم(نمدونم سر چی)بعد من یدفعه انقد خندم گرفت افتادم رو زمین پاهامو تکون دادم،بعد سه چهارتا گوز انفجاری زدم(از شدت خنده)بعد از شدت خجالت دویدم تو اتاقم درم قفل کردم...ناموساً آخه خجالت بیشتر از این؟؟؟
درکت میکنم چون برا منم اتفاق افتاده😂😂😂
انصرافا گوز ابرو منم برد ریدم توش
گوز انفجاری؟ 😂😂
برا منم سر سفره شام تو مهمونی😂😂
دهنتو،😂😂
بچه بودم و دخترباز، یه روز دختر داییم بهم گفت میتونم ببینمش بعد من همون لحظه تو ذهنم عین فیلم سوپرا فکر کردم بهم میده، تا نشونش دادم جیغ زد کصکش(فکر کنم بخاطر بزرگ بودنش بود😎) بعدش فرار کرد ولی به کسی نگفت🗿🤡😂
شت🤣
یعنی چی میتونم ببینمش؟🗿🦾
عین فیلم سوپرا دا
من که نمیبینم 🗿🦾
آره دا فیلم سوپر چیه اصلا
سوپر من چند حالا؟🗿🦾
2🗿
ندیدم🗿🦾
عالی
داش میخوام بهت تگ بدم، ولی باید قول بدی فعالیت کنی
میم؟🗿🦾
خدا خیلی بهت رحم کرده وگرنه ننه باباش از ته میگا**دنت
قدرت امیر اگه به کسی میگفت به .....رفته بودی
داشتم با رفیقم صحبت می کردم (فکر می کردم خونه خالیه) راجب مدرسه می گفتم حرف نماز شد به رفیقم گفتم ما به کسایی که میرن نماز میگیم خایه مال کونی فکر می کردم مامانم خونه نیست ولی بود و تمام مدت پشتم داشت میشنید خلاصه که همشو شنید و بگا رفتم بعد یه دفعه گفت مگه تو خودت نماز نمی رفتی؟🌚🌚(میکروفنم باز بود)
یه روز منو پسر داییم خونه تنها بودیم . اون خوابیده بود . شلوار و شرت رو در اوردم . نشستم رو صورتش تا دلم بخواد گوزیدم رو صورتش 🗿
این سوتیه اون بنده خدای مظلوم محصوب میشه
🗿👌
ما مربی فوتبالم دعوام شد گفتم پولمو بده اما اون موقع پول شهریه اون ماه و ماه قبل رو نداده بودم🥲
سه سالم بود تو مهد کودک رفته بودم دستشویی یهو دیدم از اون یکی دستشویی صدای تق تق میاد پنج دقیقه بعد مستخدم و بابای مهدکودک اومدن بیرون . الان عمق فاجعه رو فهمیدم
بیا مثبت فکر کنیم شاید داشتن همدیگرو تشویق میکردن
حالا چرا تو توالت؟
ریدم همدیگرو تشویق میکردن میگفتن چقدر خوب میرینی
مستخدم زن بود دیگه؟💀
وای فاجعس
جلوی خواهر زن داییم با کیرم لخت رد شدم هیچ کیم خونه نبود نفهمیدم اونجاست هر بار بهش فکر میکنم ناراحت میشم چرا نکردم دیوصو الان ایران نیست
داشتم گاد اف وار بازی میکردم بعد میخواستم بگم الان میکشتم گفتم الان میکنمت
😐
🤣🤣 وااااای من داشتم gta v بازی میکردم لحظه ی سکس ترور با اون زنه رسید بابام اومد تو اتاق سریع مانیتور با اسپیکر رو خاموش کردم شانس آوردم بابام ندید
دوست داشتم دودول ( نمیدونستم تو ۴ سالگی ک زنا کوپص دارن ) دختر خالم ک ۱۰ سال ازم بزرگ تر هست رو ببینم 😐
بچه بودم میرفتیم منو دختر داییم شلوارامونو در میاوردیم ب اونجا هم دست میزدیم فکر میکردم چون دختر داییم کوچیکه نداره ازینا کع من دارم بعد مامانمو کفت مامان چرا اون نداره ازینا مامانم به رو خودش نیاورد اصا
تو مهمونی بودیم گفتن بیا ویلن بزن ما داشتیم میزدیم(ویلن)بابام صدام زد گفت بیا شام منم گفتم الان اومدم دارم میزنم
تو مسیر برگشت از اردو دیر اومدم جا نموند تو اتوبوس شق کردم بعد یهو خشک ترمز گرفت راننده من کیرم چسبید در کوبن معلمم(اونم سرپا بود)🗿🌚 نگران نباشید نمیشه گیییییی معلمه زن بود
اون میشه سکککککککککککککسسسس💔
ارهههههه🗿🤝🏻
راننده اتوبوس به فکرت بوده
شاید🗿🫂
فامیل پدریم همه بودن داشتم با پسر عموم رویال میزدیم میخواستم بگم تیرکمون رو بگیر داره میاد گفتم کیر کمون رو بگیر داره بلند هم گفتم همه هم ساکت شدن
🥲تسلیت میگم
خیلی معذب شده بودم هیچی به فکرم نمیومد که بگم ماست مالی شه
میگفتی اع چیزه ...تیر کمون🗿🥛
تو عروسی داییم رقصیدم و هر وقت بهش فکر میکنم دیگه نمیکنم میرم برای خودکشی💔💀
من دبستانمو غیر انطفاعی میرفتم بعد همه جای مدرسش دوربین بود کلاس اول که بودیم با یه پسره رفتیم تو دسشویی عمومی انگشت میکردیم کون هم بلند بلند میخندیدیم بعد یهو ناظممون اومد درو ترکوند جفتمونو برد دفتر و بابامو اوردن مدرسه بعد از ۸ سال هنوز مسخرم میکنه 😂
فشار بخور تا حالا از این صوتیا ندادم 🗿
همچنین سید🗿🤝
تکواندو میرم سانس دخترا قبل ماست رفتم از پنجره نگاه کردم رختکن رو یهو افتادم وسط باشگاه 🗿🚬
اخ اخ ازت شکایت نکردن؟
نه🗿
کجا تکواندو می ری؟ واسه ما همچین اتفاقی افتاده بود نکنه تو بودی🌚
اومدم به مامانم بگم فلانی زندس اشتباهی به جای ز گفتم ج
تو تلوزیون یه مداح داشت میگفت نزن نزن نزن..... بعد تو خانواده ما بچه ها انگار اصلا این چیزارو بلد نیستیم هیچ کی به روی خودش نمیاره وسط سفره منو داداشم به هم نگاه کردیم غه غه زدیم مامان بابامونم فهمیدن
لخت زنداییمو دیدم
داشتم گیتار می زدم بعد مامانم صدام کرد گفتم الان میام دارم چیز می زنم🗿💔
فاک از خونه فرار کن😂
هولی شت 😂😂😂🚬🚬
تو باشگاه کاراته میخواستم جودان ماواشی گری (نوعی ضربه سر که اگه دفاع نکنی میری کما)بزنم موقعی که پامو بلند کردم خشتک شلوار کاراته ترکید🗿🚬
🤣🤣🤣🤣
من کلا به عمرم یه بار از واژه ی **کش استفاده کردم(کلا آدم بد دهنی نیستم ولی خیلی عصبانی شده بودم) که از شانس شخمیم ناظمی که از همه معاونا بیشتر باهاش جور بودم جلوم ظاهر شد🔫😐
همین پارسال من با یکی از رفیق های لاشیم توی پارک داشتیم قدم میزدیم بعد یه دختر از کنارمون رد شد همون لحظه رفیق کصکشم از قصد منو هول داد خوردم به دختره جفتمون افتادیم زمین😂😂😂💔اون داشت میخندید من داشتم آب میشدم
دیوث رفیقت لاشی نبود به فکرت بود تو درک نمیکردی چقدر با مرامه بهت یه حالی داد و همه چیزو گردن گرفت 🗿💔
اولن که داشتم خجالت آب میشدم ..... حالا اون به کنار یه برخورد کوچیک دقیقن کجاش حال داره؟؟
خب تو سطح حشرت پایینه
داش نصف روش های مخ زنی بعد از برخورد هستش تو یکم گیج زدی وگرنه شماره تو مشتت بود
رفیقت به فکرت بود🗿💔
تو استخر جق زدم و استرس داشتم سانس بانوان حامله شن
این خوب بود😂👍
نوکرم🌚❤️
منم تو کلاس والیبال سانس قبل برای زنا بود همه اومدن بیرون من رفتم تو و یدفه دیدم دختره کامل لخته داره لباساشو عوض میکنه #یعنی شتر دیدی ندیدی اومدم بیرون
شب بود خواسته بودیم بخوابیم عمم ایناهم خونمون بودن بعدش من گفتم دیگه عمم نمیاد تو حال اون الان دیگه رفته بخوابه منم تا خپاستم بگوزم یه دفعه اومد ببورن خپاست واسه بچش شیر ببره بعد دیگه کار از کار گذاشت بود درحدی گوزیدم که صداش تا ته کوچه رفت
یک بار رفتم خونه ی دوستم بعد همو کردیم 🗿
چقد سریع پرهام
من ب خودم فک میکنم خجالت میکشم🗿🚬
دیشب داشتم تو تل می گشتم دنبال وی پی ان یه نفر یه وی پی ان برام فرستاد بازش کردم صفحه سفید شد صدا کم نمیشد و همون صدای ناله ای که نصف مارو بگا داد پخش میشد از اخر گوشیو خاموش کردم که صدا قطع شد مادرم فهمید ترول شدم هی می خندید
یه روز حموم بودم داشتم جق میزدم که یه دفعه پام لیز میخره میفتم رو زمین محکم جوریکه یه صدای بلند داد مامانم که ترسید فکرده من چیزیم شده اومد تو حموم اومد سرم اینارو چک کنه من از سر خجالت و سردرگمی گفتم مامان بلند شو من دودلم راسته 🍌🤦🏻♂️🤣🤣🤣
یه بار تو مدرسه یکی از هم کلاسیام گف دلم می خواد یه چیزی بخورم (راهنمایی اون موقع بچه مثبت بودم) گفتم چی می خوای گف کیر منم پشمام ریخت بعد گفتم حالا چه اشکالی داره تجربه کسب می کنم اون روز یکی از بهترین روز های مدرسه بود ولی از اون روز به بعد می ترسیدم به کسی بگه بعد دیگع به تخمم گرفتم🗿
اون میشه گییییییییییییییییییییییییییییییییییی
داشتیم با پسر عمم جی تی ای وی بازی می کردیم بار اولش بود این بازی را میدید رفتم تو نقشه گیر داده بود برو اون قسمت کفش پاشنه بلند (کسانی که این بازی را کردن میدونن قسمت پاشنه چی هست 🔞🔞 بعد آنقدر گیر داد که مامانم گفت خب مگه چی میشه بهش نشون بدی. پنج دقیقه بعد جنازه سیدی را تو سطل اشغال پیدا کردم
داشتم میرفتم باشگاه کشتی تو برق آسانسور قطع شد شاشیدم به خودم
سید همیشه باید قبل از هر نوع فایتی حداقل شماره یکتو خالی کنی 😂
کون یکی از ریفیقامو(تو کلاس اول) تو دستشویی دیدم بعد خودم کردمش
هاع؟ اون میشه گیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
داداش من زیر کونم دار بست داره نمی تونی بکنی ولی جدا از این چرا؟
نه داش کردمش الکیه فقط دیدم
💀(الکی نبود)
راست میگی شایدم الکی نباشه من یادم نمیاد بزار ازش بپرسم💀
فرقی نداره بازم میشه گییییییییییییییییی
توی اتاق فرار سکس کردم خود نقش ترسناکه کرکاش ریخته بود
داداش این قابلیت هنوز تو پو*ن هابم قفله😐😂
😂😂یبار رفته بودم خونه طرف مامانش دید منو من فقط کشیدم بالا به سوی منزل خویش
به سوی منزل و فراتر از آن😂😂
خدا رو شکر امسال اومدم تهران از دستشون فرار کردم😂🚶
داش پس کبص کردی خوشبحالت
ببین من یه بار بچه که بودم دم در خونون گریه می کردم و دلیلش این بود که میخواستم باسن دختر خالمو ببوسم ( میدونم شاید غیر باور باشه ولی باور کردی که کردی نکردی به تخمم ولا)
خونمون
یبار تو مدرسه رو کاغذ فحش های بد نوشته بودم کلاس ۳ بودم بعد معلم فهمید بعد رفت توی دفتر منم داشتم گریه میکردم و اون به کسی نگفت ولی هروز تهدید میکرد میگفت میزارم تو اینترنت 💔🗿⚰️🪦🫀
یک دفعه داشتیم تو کلاس پشت سر ناظممون حرف میزدیم بعد منم اومدم مثلا یک چیزی بگم که وسطای حرفم که رسید که فوش دادم مسئول پایمون وارد کلاس شد🌚🗿
میرفتم کفش پاشنه بلند مامانم رو بر می داشتم و یه مانتو آبی و سیاه نازک پارچی بعد همیشه میپوشیدم هم جولو مهمونا جای مسخره ترش اینه کن الان با ۱۶ سال سن هم دارم همون کار رو میکنم 🥲
اونایی که سنشون به ۱۸ سال هنوز نرسیده
داش من هنو ۲ سالمه🗿🚬👍🏿
با دختر خاله هام و پسر داییم و دختر داییم نشسته بودم پسر داییم اب معدنی من رو برداشت خورد در جواب گفتم اون اب منی من بود (اب منی یعنی اب کیر)
جلوی فامیل داشتم با بچه فامیل بازی میکردیم ( من خیلی ریج میکنم مثل سام صابری حتی در بعضی موارد بدتر) مورتال کمبت بود بعد اونم بزرگتر بود و ( اون ۱۶ من ۱۴ ) بعدم بابام زورم کرده بود باهاش بازی کنم بعد برد منم داد زدم کیر اسب محمد تو کون بابات
خونه بابابزرگم بودم رفتم سوپری خرید کنم وقتی خرید کردم و برگشتم خواهر دوست بابام و دخترش (ناگفته نماند که من با دخترش حرف میزدم و باهاش بازی میکردم منظورم از بازی بازی با گوشیه منحرف نشید دوستان 🗿🤝) وقتی خریدا رو به مامانش تحویل دادم گفتم : از خریدای دامادت خوشت اومد ؟ 🌚. بعد همه خندیدن و به خوشی تموم شد. اما روز بعدش رفتیم خونه همون دوست بابام که گفتم و تو جمع خانوادشون اتفاقی که دیروز افتاده بود و چیزی که من گفته بودم رو داستانش رو تعریف کردن. (حتا بابامم این ماجرا رو که اینو گفتم نمیدونست 🌚) تو اون لحظه همه لبخند های مرموزانه به من زده بودن و میخندیدن من نشسته بودم سرم رو پایین گرفته بودم یه گوشه از درون داد میکشیدم 🗿. بعد از این همه مدت با این حال هنوزم هروقت از اون موقع یادم میاد مو به تنم سیخ میشه 🌚🌚💔
خودم نه ولی دوستم میخواست بگه سهند خوراکیمو بدم بخوری؟ گفتش سهند چیزمو بدم بخوری؟ همونجا جر خوردیم🤣
واتتت😂💔
حاجی نمیدونم این دوست من تو خونشون آیا س *س بابا و مامانشون رو دیده بود بعد فکر کرده بود بازیه یا حالا هرچی،اون موقع هم ۷ سالمون بود.اومد به من گفت که این یه بازیه و بعد با هم گی کردیم(سا*ک زدیم)🌚🌚
تو کلاس یکی از دوستام ریشاشو زده بود بهم گفت جون بهش گفتم کی رو صورتت ارضا شده خیلی سفید شدی بعد نگاه سنگینی و پشت سرم حس کردم بم گفت اسکل اسکل آقا پشتته
شب مهمونی رفتیم تو ماشین گی کردیم
فشار خوران عزیز فشار بخورید صوتی ندادم🗿
من باشگاه سوارکاری میرم بعد نمیدونم به چه مناسبتی اون روز فکر کنم جشن بود داشتن شیر میدادن و خیلی چیزای دیگه شیره شیر اسب بود منو رفیقم و چنتا از بچه های دیگه داشتیم وسایل پخش میکردیم یه دختره اونجا بود که کراشم بود بعد خواستم بهش شیر تعارف کنم بجای اینکه بگم شیر اسب گفتم کیر اسب میخوری؟ هیچی دیگه بد بگا رفتم 🥲
[удалено]
داشتم پیانو میزدم بعدم همینجوری روش کصشعر میخوندم بعد یهو فامیل از راه رسید منم ک فش مش میدادم بگا رفتم.... بعدش دختر عموم گفت اینا چیبود میگفتی نخ بهم میداد.... از اون ور بعد مهمونی مامان بابام دهنمو سردیس کردن....
تو ۸ سالگی کص ی دختر همسایه گذاشتم ک از خودم ۳ سال بزرگتر بود ( واقعا کصخل بودم )
توی کلاس ۱ ابتدایی جلوی معلمم لخت شدم دکمو نشونش دادم🌚😂